گزارش سفر در تعطیلات خرداد - قسمت اول آبشار بیشه

نقشه

نمایی از دورود و آلودگی کارخانه سیمان درود در کنار شهر



برای این چند روز تعطیل (خرداد)، همراه با یکی از دوستان (جناب حسین خان) و همسرانمان تصمیم به سفر به استان لرستان گرفتیم. هدفمان این بود که چند منطقه دیدنی و طبیعی از این استان رو ببینیم. در زیر سعی میکنم اطلاعاتی رو بدم که اگر خواسیتد شما هم به این سفر بروید بهتون کمک کنه.
صبح از جاده ساوه (به علت شلوغی احتمالی در جاده قم) به سلفچگان، اراک، بروجرد و در نهایت دورود رسیدیم. قبلا با هتل شهرداری دورود تلفنی همانگ کرده بودم و خوشبختانه نیاز به واریز پول برای رزرو نبود. (با قیمت مناسب شبی 20 هزار تومان برای اتاق دو تخته).

هتل شهرداری دورود

شب گشت کوچکی در شهر زدیم و صبح زود ساعت 7 به قصد دیدن آبشار بیشه، به سمت ایستگاه راه آهن دورود رفتیم و بعد از پارک ماشین در پارکینگ، به سمت قطار رفتیم. نمیدونم تصورتون از قطار چیه ولی این قطار محلی که از دورود به سمت سپید دشت حرکت میکنه کاملا متفاوت با قطلر هایی بود که تا حالا سوار شده بودم. یک لوکوموتیو و 2 واگن و کلی آدم که به سرعت با بار و بندیل و سر و صدا سوار میشدند (و البته بدون بلیط و شمار صندلی!) و هر کس سوار میشد برای همه همراهاش، با کیف و قابلمه و کاپشن و... جا میگرفت و ... وضعیت جالبی بود.
اول از یک نفر اونجا پرسیدم اینجا بلیط از کجا باید بگیریم؟
یک نگاهی کرد گفت بلیط نمیخواد! سوار شو.
ما هم سوار شدیم و مردم مثل اتوبوس انقلاب - امام حسین چپیدند توی قطار و ساعت 8 راه افتادیم .

توی قطار

البته یک پسر جوان هم جاش رو به ما داد و خانم ها همراه با یک دختر جوان سه نفری روی 2 تا صندلی نشستند و بعد از مدتی 2 نفر از ابتدای واگن شروع به گرفتن پول و دادن بلیط کردند. (نفری 200 تومان). بعد از 2 ایستگاه و حدود 40 دقیقه به ایستگاه بیشه رسیدیم.
تقریبا 80 درصد مسافرها پیاده شدند و ما هم به سمت آبشار که نزدیک ایستگاه هست حرکت کردیم.
واقعا آبشار زیباییست. اونجا پر بود از چادر و آدم هایی که هنوز خواب بودند. ما با کلی جستجو تونستیم یک جای ظاهرا خوب (و البته پوشیده از زباله) روبروی آبشار پیدا کنیم و بعد از تمیز کاری مختصر، بساط صبحانه رو راه بیاندازیم. برنامه مون این بود که تا عصر همون جا بمونیم و ساعت 7 با همین قطار برگردیم.

کمی عکس گرفتیم که...

نمایی دور از آبشار
من حسین و کمی از آبشار
نمای کلی آبشار

چشمتون روز بد نبینه یواش یوش هموطنان لرستانی مان از خواب بیدار شدند و از چادر ها در اومدند، کلی آدم هم که با ماشین از سمت خرم آباد راه افتاده بودند هم رسیدند. یک دفعه دیدیم جلومون (هم جایی که نشسته بودیم و هم آبشار، پر شده از آدم، یکی توی آب رودخونه که با آلودگی هرچه تمام تر از دورود میومد مسواک میزد یکی ظرف میشست، دیگری شنا میکرد و اون یکی شیرجه میرفت. بغل گوشمون هم یکی مذبوحانه سعی در ماهیگیری داشت. صبحانه رو که خوردیم پشت سرم رو دیدم که یک سری زن و مرد و بچه روی سنگ های بزرگ پشت سرمون نشستند. جلومون هم که کلی آدم توی آب بود که بعضی هاشون هم بدون مایو و با شورت توی آب بودند و حتی شیرجه میرفتند!!!

من و همسرم و کمی از آبشار

تصور کنید دور تا دورمون پر از آدم بود و ما اون وسط روی زیر اندازمون لم داده بودیم!
ساعت 10:15 بود که یک دفعه تصمیم گرفتیم از اونجا (در) بریم. فورا جمع و جور کردیم وقتی فهمیدیم ساعت 10:30 یک قطار برگشت به سمت دورود حرکت میکنه بدوبدو برگشتیم به ایستگاه و خوشبختانه به موقع رسیدیم. سوار شدیم و ساعت 12 هتل بودیم.
تا بعد..

این کاغذ توی قطار نصب! شده بود

نکته ها:
  • راه دسترسی از خرم آباد هم هست ولی از دورود فقط با قطار میشه.
  • آبشار بسیار زیبایی هست که حتما باید ببینید.
  • هوا عالی بود و عطرمطبوعی از درختان اونجا شنیده میشد.
  • به علت شلوغی در تعطیلات این چنینی و آخر هفته ها توصیه نمیشه.
  • حتما با خودتون جارو دستی هم ببرید! (یادم باشه به لیست لوازم سفر اضافه کنم!)
  • تجربه خوبی بود.
  • روی عکس ها کلیک کنید

۲ نظر:

ناشناس گفت...

یاد سفرم به سرزمین عجایب افتادم یه لحظه

ناشناس گفت...

محمد جان گزارش زیبا و حسرت برانگیزیه
خیلی دوست داشتیم ما هم باشیم ، اما خب نشد ، با این حال به شما که خوش گذشت انگار که به ما گذشته.
خیلی مخلصیم ، یا حق