یادم نمیاد دقیقا کِی بود ولی اولین آشنایی من با شعرهای سهراب با نوار صدای پای آب بود که درآن خسروشکیبایی هنرمند مورد علاقه ام اشعاری رو از هشت کتاب سهراب سپهری میخوند. موقعی قدر کار زیبای خسرو شکیبایی رو دونستم که بارها و بارها از رادیو و تلوزیون خواندن اشتباه شعرهای سهراب رو می شنیدم. واقعا بسیار زیبا و با توجه به معنای شعر این دکلمه ها اجرا شده اند. اینجا ضمن گذاشتن فایلهای این آلبوم متن شعر زیبای پیامی در راه سهراب را مینویسم :
قابل توجه کسانی که شعر نو را عمدتا بی معنی میدانند و به عبارتهایی مانند نور خوردن ایراد میگیرند. لطفا لینک های زیر را ببینید و این تعبیر را در افکار و اشعار مولانا دنبال کنید
می افتم Amelie با خواندن عبارت " کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ " یاد فیلم لطیف
و اما فایتهای صوتی (البته با کیفیت نه چندان خوب)
شب تنهایی خوب
چه درونم تنهاست
ندای آغاز
دوست
پیامی در راه
ساده رنگ
در گلستانه
پیغام ماهی ها
نشانی
و شاهکار سهراب صدای پای آب
فایلهای صوتی برگرفته از آوای آزاد
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد
در رگ ها نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد ای سبدهاتان پر خواب، سیب آوردم سیب سرخ خورشید
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ
دوره گردی خواهم شد کوچه ها را خواهم گشت جار خواهم زد : ای شبنم شبنم شبنم
رهگذاری خواهد گفت : راستی را شب تاریکی است کهکشانی خواهم دادش
روی پل دخترکی بی پاست دب کبر را بر گردن او خواهم آویخت
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ‚ دل ها را با عشق سایه ها را با آب شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد
خواهم آمد پیش اسبان ‚ گاوان ‚ علف سبز نوازش خواهم ریخت
مادیانی تشنه سطل شبنم را خواهم آورد
خر فرتوتی در راه من مگس هایش را خواهم زد
خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
در رگ ها نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد ای سبدهاتان پر خواب، سیب آوردم سیب سرخ خورشید
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ
دوره گردی خواهم شد کوچه ها را خواهم گشت جار خواهم زد : ای شبنم شبنم شبنم
رهگذاری خواهد گفت : راستی را شب تاریکی است کهکشانی خواهم دادش
روی پل دخترکی بی پاست دب کبر را بر گردن او خواهم آویخت
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ‚ دل ها را با عشق سایه ها را با آب شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد
خواهم آمد پیش اسبان ‚ گاوان ‚ علف سبز نوازش خواهم ریخت
مادیانی تشنه سطل شبنم را خواهم آورد
خر فرتوتی در راه من مگس هایش را خواهم زد
خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
قابل توجه کسانی که شعر نو را عمدتا بی معنی میدانند و به عبارتهایی مانند نور خوردن ایراد میگیرند. لطفا لینک های زیر را ببینید و این تعبیر را در افکار و اشعار مولانا دنبال کنید
http://tarighate-molana.blogfa.com/post-14.aspx
http://mowlana.org/pages/literature/mathnaviview.asp?no=834
http://mowlana.org/pages/literature/mathnaviview.asp?no=834
می افتم Amelie با خواندن عبارت " کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ " یاد فیلم لطیف
و اما فایتهای صوتی (البته با کیفیت نه چندان خوب)
شب تنهایی خوب
چه درونم تنهاست
ندای آغاز
دوست
پیامی در راه
ساده رنگ
در گلستانه
پیغام ماهی ها
نشانی
و شاهکار سهراب صدای پای آب
فایلهای صوتی برگرفته از آوای آزاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر