ریشه ضرب المثل (زبانزد) های فارسی



برای من دونستن ریشه ضرب المثل (زبانزد) های فارسی همیشه جالب بوده. در اینجا میتونید ریشه حدود 340 زبانزد فارسی رو ببینید.

این هم یک نمونه

ماستمالی کردن

عبارت مثلی بالا به عقیدۀ استاد محمد علی جمال زاده در کتاب فرهنگ لغات عامیانه یعنی: امری که ممکن است موجب مرافعه و نزاع شود لاپوشانی کردن و آنرا مورد توجیه و تأویل قرار دادن، رفع و رجوع کردن، سروته کاری را بهم آوردن و ظاهر قضایا را به نحوی درست کردن است. به گفتۀ علامه دهخدا، از ماستمالی معانی و مفاهیم مداهنه و اغماض و بالاخره ندیده گرفتن مسائلی که موجب خشم یا اختلاف گردد نیز افاده می شود.


آنچه نگارنده را به تعقیب و تحقیق در پیدا کردن ریشۀ تاریخی این ضرب المثل واداشت وجود کلمۀ ماست یعنی این ماده خوراکی لبنیاتی در آن، و ارتباط آن با مداهنه و اغماض و رفع و رجوع کردن امور مورد اختلاف بوده است که خوشبختانه پس از سالها پرس و جو و تحقیق و جویندگی و یابندگی رسید.

اینک شرح قضیه:

قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده است:«هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یکهزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماستمالی کردند.»


به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال نمی گذرد، زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع اصلی شوخیهای محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد. چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمیتر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند. آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد استفاده و استناد قرار می گیرد.


۳ نظر:

ناشناس گفت...

عالی

ناشناس گفت...

mamnunam jaleb bud

ناشناس گفت...

از قديم گفته اند که چون قافيه تنگ آيد // شاعر به جفنگ آيد

اول از همه اينکه اين جناب محمد مسعود چنان بيچاره ضد پهلوي بوده است که توي اوضاع شير تو شيري که از اون به عنوان مثلا بهار ازادي ياد ميشه براي بدنام کردن خادمين ملت به هر وسيله اي ولو دروغ مانند همين قضيه بي پايه دست زده است و بيچاره رو شايد به خاطر همين دروغگوئيهاش کله پا کردند و فرستادنش اونجائي که عرب ني انداخت.

ادم بايد به عقل خودش رجوع کنه و ببينه که ايا اگر همه ماست و کشکهاي يک دهات رو هم جمع کنند مي تونند دست کم چهار پنج تا ديوار رو سفيد کنند و در ضمن مگر ماست به اين شلي رو ميشه راحت روي ديوار بند کرد و حالا اگر مي گفتند که همه اش کشک بوده باور پذير تر ميشد.

خلاصه که اگر غل و غشي تو کارمون هست و از پهلويها خوشمون نمياد نبايد دست به هر کار خنده دار و دروغي بزنيم.

شما منظوري نداشتيد اما اون محمد مسعود با همين چغل بازيهاش اصلا عنوان روزنامه نگار شايسته ازاديخواه لايقش نيست و از همون قماش ادمهائي بوده است که ميخواسته از اب گل الود نااگاهي مردم ماهي بگيرد.

موفق باشيد.