بتهوون و پیداکردن کار


همیشه از کارهای بتهوون لذت می برم. یادمه چهارم دبیرستان بودم که یکی از دوستان برای معرفی موسیقی کلاسیک سمفونی 5 بتهون رو داد. از اون به بعد طرفدار پرو پا قرص بتهوون شدم. حتی موقعی که برای کنکور میخوندم هم بتهون همراهم بود. کارهاش پر ابهت و تحسین برانگیزه و توصیه اکید دارم کسانی که دنبال دوای اعتماد به نفس میگردند، حتما چند دوز از کارهای بتهوون رو امتحان کنند. بدون اثر جانبی و کاملا موثر!
  • سمفونی 5
  • سمفونی 9
  • کنسرتو پیانوی 5
  • اورتور اگمونت
2 هفته پیش برای اولین مصاحبه کاری به یکی از شرکتهای نزدیک محلمون میرفتم و موج رادیو روی Classical WETA تنظیم بود. این رادیو عمدتا موسیقی کلاسیک پخش میکنه و اون روز صبح کنسرتو پیانوی 5 بتهوون رو گذاشته بود. احساس خیلی خوبی پیدا کردم و با اعتماد به نفس کامل رفتم برای مصاحبه.

تنیجه؟



خوب معلومه کار رو گرفتم.

این کلیپ رو ببینید قسمت اول کنسرتو پیانوی 5 هست که به زیبایی اجرا شده :

نیویورک

همین طور که قبلا گفته بودم یک سفر 2 -3 روزه به نیویورک داشتیم. حدود چهار و نیم ساعت با اتوبوس طول کشید که رسیدیم. برخلاف محل زندگی خودمون که آروم و بی سر وصداست و ساعت 10 شب خیابانها خالی از ماشین و آدم میشه، نیویورک تقریبا همیشه بیداره و شلوغه. طبق معمول همه جای آمریکا، چون سابقه تاریخی وجود نداره، محل های دیدنی شهر بیشتر مربوط میشه به محل زندگی فلان هنرپیشه یا محل ضبط بهمان برنامه!
البته چیزهایی هم برای دیدن داره:
تئاترهای معروف که همیشه مشتری داره و صفهای طولانی برای بلیطش تشکیل میشه.
برج آزادی
یکی دوتا پل
برج بلند Empire state
موزه مادام توسو
خیابان معروف Broadway
Wall street خیابانی که به علت آسمان خراشهای اطرافش به خیابان دیوار معروف شده
محل برجهای دوقلو که دارند براش یادگار درست میکنند.
محله چینی ها
ساختمان سازمان ملل
و دانشگاه کمبریج
این دوتای آخری خاطره انگیزند!

نیویورک شبکه متروی بزرگ داره که البته قدیمی و کثیف هم هست! البته ما ازش خیلی استفاده نکردیم. دو شبکه بزرگ اتوبوس مخصوص گردشگرها داره که خصوصیه و با 50 دلار میتوانید برای 3 روز از اونها استفاده کرد. خوبیش اینه که اتوبوسها دو طبقه هستند و طبقه بالا سرپوشیده نیست و یک راهنما هم در تمام مسیر همه جا رو توضیح میده. راستی یک سفر با یک کشتی کوچک هم روی این بلیط ها هست که برای دیدن مجسمه آزادی اختصاص داره.
ما بیشتر در جزیره بزرگ منهتن که بخش اصلی شهر حساب میشه میگشتیم. البته محله بروکلین هم سر زدیم
تنها مشکلمون سرمای سوزناک نیویورک بود.
این هم چند تا عکس:

شب منطقه منهتن

عکس با اسپیلبرگ!

خیابان Broadway

کالسکه ها، تاکسیهای زرد و معروف نیویورک، گوشه ای از پارک بزرگ مرکزی در منهتن و اتوبوس دوطبقه گردشگران

پل منهتن

مجسمه آزادی (اون پشت!)

منظره منهتن از بالای برج Empire State

سیاه پوست ها مشغول خرید عکس اوباما

موزه هنر - بخش پارس
پی نوشت :
اسم برج Empire state صحیح است که به اشتباه Imperial state نوشته شده بود. با تشکر از آقا حامد.

واشنگتن دی سی

واشنگتن دی سی در 20 کیلومتری محل ماست. با توجه به اینکه پایتخت کشوره ولی جمعیت کمی داره و حدود 600 هزار نفر در اون به طور ثابت و 2.5 میلیون به صورت غیر ثابت (نیروی کار) در اون زندگی میکنند. خیابانها به صورت موازی و عمود برهم و با شماره و حروف مشخص میشوند. البته بعضی خیابان ها هم اسامی افراد رو دارند.
در منطقه بزرگی که به اون MAll میگویند چندین موزه، کنگره و کاخ سفید قرار دارند. توضیحات رو روی عکس ها بخوانید.


The Monument و استخر پشت آن
آزادی روی سنگ

رودخانه نزدیک بنای یادبود توماس جفرسن

محل پیاده روی جنب استخر روبروی بنای یادبود آبراهام لینکلن

کنگره آمریکا و چادرهای روبروی آن که برای طرفداری از صلح در دارفور برافراشته شده اند.

موزه تاریخ طبیعی

چادر سرخ پوستی در برابر برج بلند Monument


یادبود آبراهام لینکلن

یادبود توماس جفرسن

خرید خودرو



اول از همه ببخشید که دیر به دیر آپ میکنم. مشغول تهیه وبلاگ دیگری برای معرفی سابقه کاری خودم بودم و سرم کمی شلوغ بود.
از همون روزهای اول که رسیدیم نیاز شدید به ماشین شخصی عمیقا احساس میشد. میشه گفت بدون ماشین زندگی تعطیل میشه. به همین دلیل سریعا دنبال یه ماشین در سایتهای مختلف گشتم
این سایت در تمام آمریکا (و بسیاری شهرهای دیگه دنیا) بسیار پر استفاده است و برای خرید و فروش و کاریابی و ... از اون استفاده میکنند و گذاشتن آگهی هم در اون رایگانه البته به علل نامعلوم در ایران این سایت فیلترهGiggle 3
بگذریم
خلاصه 4-5 روز بعد از ورودمون به اینجا یک شورلت مالیبو 2002 به قیمتی که ماتیز عزیز رو فروختیم گرفتم.(هر دوشون همین رنگی هستند که میبینید!) البته با بیمه یک ساله قوای محرکه و مالیات و ...
البته کمی لنت ها و ترمزش ایراد داشت که با کمی قیافه حق به جانب و غرغر، توسط شرکت فروشنده برطرف شد.
یادش به خیر یه ماتیز کوچولو داشتیم که باهاش نصف ایران رو گشتیم. (مخلص آقا هادی هم هستیم)


فعلا با گواهینامه بین المللی ایران اینجا میشه رانندگی کرد. به زودی باید بریم دوباره امتحان بدیم.
بنزین هم قیمت خوبی پیدا کرده. قبل از اینکه ما بیاییم تا گالنی 5 دلار هم رسیده بود. همون روزهایی که توی ایران یه جورایی خوشحال بودیم که نفت گرون شده و بشکه ایی 140 دلار بود. ولی الان بنزین اینجا گالنی 1.6 دلار شده و با توجه به فاصله های زیادی اینجا باید همه رانندگی کنند، دیگه مردم دغدغه تهیه بنزین ندارند.
فکر میکنید بالاخره باید خوشحال باشیم که نفت ارزون شده یا ناراحت!

رانندگی کردن هم اینجا جالبه که بعدا براتون میگم.

راستی تا یادم نرفته اینم بگم که فکر کنم خیلی به درد صدا و سیما ایران میخوره و اون هم اینکه چند روز پیش 2 دقیقه برق منطقه ما قطع شد. البته صدا و سیما مسلما به این بیمزگی این رو نمیگه و کلی پیازداغ و ادویه توش میریزه.

تا بعد

سخنرانی دکتر سروش


جای شما خالی جمعه 2 هفته پیش در دانشگاه جرج واشنگتن از سخنرانی دکتر سروش لذت بردیم
مجموع 4 جلسه با موضوع نگاهی نو به حافظ در این دانشگاه برگزار میشود که 2 جلسه آن انجام شده است
به غیر از سایت معمول ایشان (که امکان دانلود در ایران تقریبا ندارد) به نشانی زیر

http://www.drsoroush.com/Lectures-Persian.htm

سایت زیر مربوط به همین 4 جلسه میباشد و سخنرانیهای قبلی است:

http://drsoroushlecture.webs.com/hafiz.htm

بلیط ارزان هواپیما و کرایه ارزان هتل


به پیشنهاد همسرم هفته پیش یک سر رفتیم نیویورک. مسلما اولین کاری که باید کرد وسیله سفر و محل اقامته.
فاصله زمینی ما تا نیویورک حدود 4-5 ساعته که ما اتوبوس رو انتخاب کردیم چرا که پیدا کردن جای پارک توی نیویورک سخت و پر هزینه است (شبی 20-30 دلار) و البته خستگی بیشتر.
البته اتوبوس رو راحت رزرو کردیم. از این سایت .رفت و برگشت نفری 50 دلار با یک اتوبوس مدرن و راحت!
برای هتل که کمی جستجو کردم دیدم یک هتل معمولی در نیویورک شبی حدود 200 تا 600 دلار هزینه داره! داشتم نا امید میشدم که دوتا از همکلاسیهای قدیمی که ساکن واشنگتن هستند (آقا بهرنگ گل و سید محسن عزیز) سایت Priceline رو معرفی کردند.
در این سایت میشه به صورت حراج قیمت بدید (به قول خودشون Bid بدید) و هتل هایی که براشون بصرفه با قیمت شما کنار میان. البته مالیات رو نمیشه ازش در رفت. باید بگم که هتل رو سایت انتخاب میکنه و امکان پشیمانی هم نداره. یعنی تا هتل رو پیدا کرد پول رو از حسابتون برداشت میکنه. اگر هتل های 3 ستاره به بالا رو انتخاب کنید میتونید مطمئن باشید که هتل بد گیرتون نمیاد.
خلاصه یک هتل 400 دلاری رو شبی 88 دلار گرفتیم.Wow


البته در کنار این امکان برای هتل شما امکان خرید بلیط ارزان هواپیما و کرایه خودرو را هم دارید. فقط باید یک کارت اعتباری داشته باشید.
درگوشی: پیشنهاد برای دوستان ایران خودرویی برای دادن پیشنهاد کاهش هزینه برای سفرهای خارجی !!! شماره من رو هم بدید! 78201840!
بزودی عکسهای سفر رو میذارم
تا بعد..

کنسرت اساتید موسیقی ایران به سبک انیمیشن



سبک جدید دیدن کنسرت که البته فکر میکنم صدا و سیمای خودمون نمیتونه نشون بده چون ساز رو توش نشون میده و گلدون و شمع هم نذاشته. ولی خارج از شوخی نو آوری جالبیه خصوصا که چهره پردازی ها هم با دقت انجام شده. با تشکر از دوست گرامی، خانم تسلیمی از سنگاپور.

کنسرت اساتید موسیقی ایران

تصنیف: دل هوس سبزه و صحرا ندارد

شهرام ناظری آواز

فرامرز پایور سنتور

محمد اسماعیلی تنبک

جلیل شهناز تار

محمد موسوی نی

علی اصغر بهاری کمانچه

این هم لینک مستقیمش.

شب هالویین

آخرین شب اکتبر برابر است با شب هالویین که از یک جهت شبیه چهارشنبه سوری و قاشق زنی ما میمونه. یعنی بچه های محل با لباسهای کمی ترسناک! میان در میزنند و از بزرگترهای هر خونه کمی خوراکی ( شکلات و آبنبات و ....) میگیرند. (یادمه در دزفول هم مراسم مشابهی به اسم مرادمندی برگزار میشد)


ولی این همه ما جرا نیست. آخر شب یعنی حدود 11 به بعد رفتیم واشنگتن چشمتون روز بد نبینه در یکی از خیابونها که حالت پاتوق پیدا کرده، آدم ها از سر و کول هم بالا میرفتن البته با لباسهای عجیب و غریب که میشد تصور کرد که برای بعضی از اونها چقدر وقت گذاشتند و احتمالا هزینه کردند.

هرچی لباسها عجیبتر، بهتر. خلاصه بسیار شلوغ و پر سر و صدا و البته با کنترل پلیس که به موقع خشن و به موقع هم همراه جمعیت بود و اجازه میدادند بقیه باهاشون عکس بگیرند.

پی نوشت:
مراسم دزفولی مرادمندی است که بدین وسیله اصلاح اون اعلام میشه با تشکر از آقا بهداد عزیز

اولین سیاحت، آبشار Great Falls


هنوز نرسیده شروع کردیم به گشت و گذار (-;
در نزدیکی ما شهری هست به نام Great falls که رودخانه Potomac از کنار آن میگذره. یک قسمت از این رودخانه بستر صخره ایی داره که چیزی شبیه آبشار به وجود آورده. ما هم رفتیم از نزدیک ببینیم. گرچه اصلا به پای آبشارهای زیبایی که تا حالا در ایران دیدم نمیرسه (مثل آبشار بیشه که توی همین وبلاگ هم عکسهاش رو گذاشتم).

تشکر از یک دوست

از ابتدای این که فهمیدم اسمم برای لاتاری در اومده دنبال یکی میگشتم که اطلاعات کافی برای انجام مراحل مختلف این کار داشته باشه. البته یکی دو تا از دوستان بودند که کمک خوبی کردند ولی از آقا سعید که اسم فامیلش رو هم نمیدونم نمیشه گذشت. چراکه با ویلاگ خوبش و سفرنامه هاش کلی بهم کمک کرد. نه تنها من بلکه وبلاگش مرجع بسیار خوبی برای تمام ایرانیهای برنده لاتاری محسوب میشه انشاالله اگر اسم شما هم در اومد حتما به کارتون میاد.
باز هم تشکر از آقا سعید که طبیعتا خودش هم الان آمریکاست.
این هم نشانی وبلاگش:

مقصد

ببخشید که این روزها دیر به دیر آپ میکنم.
درد سرتون نمیدم و صاف میرم سر اصل مطلب:
از پست های قبلی که نوشتم میتونید جریان رو متوجه بشید. لاتاری و ...
این هم دوعکس از محل زندگی جدیدمون در شهری نزدیک واشنگتن دی سی به نام Reston


کمی هنوز گیج . ویج هستم و البته خدا رو شکر خونه جور شده و الان دنبال یه ماشین مناسبم تا کمی این دور و بر بگردیم.
همه جا تمیز و پر از درخته در واقع خونه ها وسط جنگل هستند. بعد از سالها زندگی کردن در تهران ریه ها مون کلی تعجب کردند.
باز هم از اینجا مینویسم
جاتون خالیه.

هجرت، ندای آغاز



یک جورایی شد که ما هم از اینجا بریم. البته مثل خیلی از وبلاگ نویسها منظورم وبلاگ نیست. بلکه میخوام از اینجا از ایران از کشور عزیزم برم. حالا کجا میخوام برم و چی شد که میخوام برم باشه برای پست های بعدی، چون حال و هوای این پست رو عوض میکنه.

تا بحال به این شعر زیبای سهراب با این دید نگاه نکرده بودم . خصوصا عنوان شعر که واقعا بر من تاثیر گذاره : " ندای آغاز ... "

بوي هجرت مي‌آيد.
بالش من پر آواز پر چلچله‌هاست.
صبح خواهد شد و به اين كاسه آب آسمان هجرت خواهد كرد.
بايد امشب بروم.
بايد امشب چمداني را كه به اندازه پيراهن تنهايي من جا دارد، بردارم
و به سمتي بروم كه درختان حماسي پيداست،
رو به آن وسعت بي‌واژه كه همواره مرا مي‌خواند.
كفش‌هايم كو؟

من و همسرم هم مثل خیلی از جوانهای دیگر این مملکت که یا رفته اند و یا هوای رفتن دارند، از اینجا میریم.


نمیدونم چی شد که اینطور شد. یعنی واقعا دنبالش نبودم ولی فکر کنم همون خدایی که در این نزدیکیست برامون جور کرد تا بریم. تا شاید چند تا از بهانه ها رو برای غرغر ازم بگیره. تا به خودم بیام و در اواخر جوانی یک جواب نصفه و نیمه برای خودم دست و پا کنم. جوابی برای اون دنیا که ازم میپرسند که استعداد و جوانی رو صرف چی کردی؟ چی یاد گرفتی؟ چه فایده ایی داشت؟ چه فایده ایی رسوندی؟
نمیدونم شاید هم دارم اشتباه میکنم. شاید تصورم از آینده اشتباهه ولی این رو میدونم این تغییر برام لازمه. شاید فقط جایی که میروم جایی باشد برای کسب تجربه و جایی که به انسان احترام بیشتری بگذارند و زندگی کمی سر و سامون داشته باشه.
دلم برای همه دوستان تنگ میشه خصوصا برای پدر و مادرم عزیزم که تا ابد مدیونشونم و برادرام و زن برادرم که امیدوارم موفق باشند و پدر و مادر خانمم و خواهر و برادرخوبش و دوستان و همکاران.

تا بعد که اگر عمری باقی بود بیشتر براتون بنویسم.

دستورالعمل عكس ديجيتالی برای قرعه کشی گرین کارت آمریکا

ثبت نام لاتاری شروع شد.
با کمی دقت و با خیال راحت ثبت نام کنید ( نکته مهم دقت در ثبت درست تاریخها (خصوصا تاریخ تولد) در فرم و درست بودن عکس و آدرس پستی شماست که انشاء الله بعد از برنده شدن در اردیبهشت ماه پاکت نامه به دستتون میرسه). اگر برنده شدید با یک ایمیل من رو خوشحال کنید.

شرایط عکس برای ثبت نام با شرح زیر است:

دستورالعمل برای ارائه عكس ديجيتالی جهت شرکت در قرعه کشی گرین کارت آمریکا

عكس ديجيتالی می بايست مطابق با مشخصات تركيب بندی و مشخصات فنی زير باشه و به يكی از طرق زير توليد بشه:
  • · گرفتن يك عكس جديد ديجيتال
  • · استفاده از اسكنر ديجيتالی برای اسكن كردن عكس ارائه شده
مشخصات تركيب بندی : عكس ديجيتالی ارائه شده می بايست دارای مشخصات تركيب بندی زير باشه؛ در غيراين صورت درخواست باطل شمرده ميشه.
  • · موقعيت سر
---1 فردی كه از او عكس گرفته شده می بايست مستقيم به دوربين نگاه كرده باشه.
---2 سر شخص نمی بايست به بالا، پايين و يا طرفين كج شده باشه.
---3 سر شخص می بايست در حدود 50% عكس را پوشانده باشه.
  • · پس زمينه
---1 شخصی كه از او عكس گرفته شده، می بايست جلوی يك پس زمينه با رنگ روشن و خنثی باشه.
---2 پس زمينه های تيره و يا نقش دار پذيرفته نميشه.
  • · تنظيم بودن لنز
---1 لنز دوربين می بايست تنظيم بوده و عكس واضح باشه.
  • · موارد تزئينی
---1 عكس هايی كه در آن شخص عينك به چشم داره و يا چيزهای ديگری كه روی صورت را می گيرند، پذيرفته نميشه.
  • · كلاه ها و پوشاننده های سر
---1 عكس های متقاضيانی كه سرشان را پوشوندن يا كلاه بر سر دارن، فقط به خاطر اعتقادات مذهبی پذيرفته می شه، حتی در اين صورت نيز نمی بايست هيچ قسمتی از صورت متقاضی پوشانده شده باشه.
---2 عكس های متقاضيانی با سرپوش های قبيله ای و يا ديگر پوشاننده هايی كه به طور مشخص ماهيت مذهبی ندارن، پذيرفته نميشه.
---3 عكس های نظامی، هواپيمايی و يا ديگرعكس های مامورينی كه كلاه بر سر دارن، پذيرفته نميشه.
مشخصات فنی : عكس ديجيتالی ارائه شده بايست با مشخصات زير مطابقت داشته باشه، در غيراين صورت، سيستم به طور اتوماتيك فرم درخواست EDV را نمی پذيره و فرستنده را از اين امر مطلع می كنه.
  • · گرفتن يك عكس ديجيتال جديد. اگر يك عكس ديجيتالی جديد گرفته ميشه، می بايست خصوصيات زير را دارا باشه:
---1 قالب بندی [format] فايل تصوير:
عكس می بايست در قالب بندی JPEG ، استانداردی كه نحوه ذخيره سازی تصاوير گرافيكی را به صورت فشرده در فايل روی ديسك بيان می كند، باشه.
--2 اندازه فايل تصوير:
--3 بزرگترين اندازه فايل تصوير بايست 240 کیلو بایت باشه.
--4 تفكيك پذيری [resolution] تصوير:
تعداد 600 پيكسل [طول] در 600پيكسل [عرض[
--5 عمق رنگ [color depth] تصوير:
رنگی 24 بيت، يا رنگی 8 بيت، يا 8 بيت سياه و سفيد (8-bit grayscale ] (توجه كنيد: تصاوير منو كروم – يعنی 2 بيت كالر دپت – پذيرفته نيست.[
  • · اسكن كردن يك عكس ارائه شده. قبل از اينكه يك عكس اسكن بشه، می بايست مشخصات زير را داشته باشه:
  • · اندازه عكس:
2 اينچ در 2 اينچ ( 50 ميليمتردر 50 ميليمتر) مربع
  • · رنگ عكس:
عكس بايست رنگی يا سياه و سفيد باشه.
عكس بايست مشخصات تركيب بندی را دارا باشه. چنانچه عكس شرايط اندازه، رنگ و مشخصات تركيب بندی را دارا باشه، با استفاده از اسكنری با خصوصيات زير، عكس را اسكن كنين.
  • · تفكيك پذيری اسكنر:
با تفكيك پذيری 150 نقطه در اينچ (dpi ) اسكن بشه.
  • · قالب بندی فايل تصوير:
تصوير می بايست در قالب بندی JPEG باشه.
  • · اندازه فايل تصوير:
بزگترين اندازه فايل تصوير می بايست 240 کیلوبایت اشه.
  • · تفكيك پذيری تصوير:
600در 600پيكسل
  • · عمق رنگ تصوير:
رنگی 24 بيت، يا رنگی 8 بيت، يا 8 بيت سياه و سفيد. (توجه كنيد: تصاوير منوكروم – يعنی 2 بيت كالر دپت – پذيرفته نيست)
مشخصات فنی عکس :
عکس ارسالی شما باید از دستورالعمل زیر تبعیت کند، در غیر اینصورت مورد قبول سایت اینترنتی ثبت نام گرین کارت واقع نخواهد شد.
اگر قصد دارید عکس تازه ای بگیرید، عکس شما باید شرایط زیر را دنبال کند :
  • · فرمت یا قالب فایل تصویری : عکس ارسالی باید با فرمت JPEG باشد.
  • · حجم فایل تصویری : حداکثر حجم فایل ارسالی نباید بیش از 240 کیلوبایت باشد.
  • · رزولوشن یا تفکیک پذیری : طول 600و عرض 600 پیکسل
  • · عمق تصویر : سیاه و سفید 8 بیت و رنگی 24 بیت
اگر قصد اسکن عکس را دارید، عکس شما باید شرایط زیر را دنبال کند :
  • · رزولوشن اسکنر عکس با رزولوشن 150 dpi اسکن شود.
  • · حجم فایل تصویری : حداکثر حجم فایل ارسالی بیش از 240 کیلوبایت نباشد.
  • · رزولوشن یا تفکیک پذیری : طول 600 و عرض 600پیکسل
  • · عمق تصویر : سیاه و سفید 8 بیت و رنگی 24 بیت
  • · چهره رو به دوربین و تمام چهره، بینی، شانه ها مستقیم بدوربین با حالت طبیعی، بدون خنده یا اخم و چشمها کاملاً باز و مستقیم بدوربین باشند.
  • · عکس شامل هیچ قسمت زیر شانه ها نباشد.
  • · عکس تکی باشد دو نفر دریک عکس نباشند
  • · تازه گرفته شده باشد
  • · موقعیت سر در عکس
  • · مستقیم و چهره مستقیم رو بدوربین باشد
  • · جائی از سر که با مو پوشیده شده باشد 50 درصد عکس را تشکیل دهد
  • · از بالای سر تا چشمها حدود 50 درصد قسمت بالائی عکس را تشکیل دهد
  • · راهنمای تصویری زیر بخوبی شما را در تهیه عکس استاندارد یاری می کند





لینک های مفید :

پی نوشت :
مشخصات عکس امسال تغییر کرده که در بالا اصلاح کردم (رزلوشن و حجم عکس)
با سپاس از دوستان

زمان ثبت نام لاتاری گرین کارت سال 2010 اعلام شد


بر خلاف صحبتهایی که مطرح بود تا این برنامه متوقف بشه، امسال نیز برای ورود به آمریکا در سال 2010، از دوم اکتبر (11مهرماه 1387) تا اول دسامبر (11 آذر 1387)ثبت نام لاتاری انجام میشود.
برای ثبت نام باید به سایت زیر مراجعه کنید
بدون هیچ هزینه ای در سایت اصلی ثبت نام کنید و پول بیخود به سایتهای متفرقه ندهید.
بزودی دستورالعمل تهیه عکس و نحوه پرکردن فرم را هم براتون مینویسم.

در خواستگاری چی بپرسیم؟


بهتره بپرسیم " در خواستگاری چی و چگونه بپرسیم؟" چون نحوه پرسیدن سوال و تحلیل جواب هم مهمه.

مقدمه

به جای سئوالات کلی، سعی کنید مفاهیم را به زودی به طرف مصداق ها و مثالهای عینی بکشانید، و با طرح مسئله فرد را در موقعیت قرار دهید. موقعیت هایی که هر روز در زندگی خانوادگی افراد پیش می آید و زوجین نسبت به آن واکنش احساس، فکری یا رفتاری نشان می دهند.

در این مقاله میخواهیم به جای ماهی به شما ماهیگیری را یاد بدهیم. یعنی نحوه سئوال ساختن را می گوئیم، سئوال را خودتان طرح کنید .

نکاتی وجود دارد که در طرح سئوالات جلسات خواستگاری ، شناسایی دختران و پسران در رابطه هایشان یا ....، کمک می کند که فرد شناخت عقلانی ( نه احساسی) نسبت به طرفش کسب کند باید دارای شرایطی باشد که بعضی از آنها به قرار ذیل است:

۱) فکر نکنیم که سئوالات باید استاندارد شده و از پیش تعیین شده و با جوابهای مشخص باشد، باید هنگام گفتگو مانند آدم آهنی خشک نباشیم و سعی کنیم سئوالات را در همان جلسه نسبت به هرچیزی که مبهم هست، طرح کنیم.

۲) سئوالات کلی برای شروع خوبست ولی فایده های آن اندک هستند. مثلا این سئوالات:

  • نظر شما در مورد حجاب چیست؟
  • شما چه توقعی از همسر آیند ه ات داری؟
  • شما نظرت در مورد اخلاق و ایمان چیه؟
  • میعارهای شما برای ازدواج چیست؟
  • شما چه نقشی برای زن در خانواده ، یا چه نقشی برای مرد در خانواده قائل هستید؟

چون سئوالات این چنین کلی، حتما جواب کلی دارد و جوابهای کلی چون مبهم و ناشفاف هستند ، طرفین همانطور که دوست دارند بر اساس ذهنیات خود تفسیر می کنند و این مفهوم شناخت از یکدیگر را با تحریف روبرو می سازد

۳) به جای سئوالات کلی، سعی کنید مفاهیم را به زودی به طرف مصداق ها و مثالهای عینی بکشانید، و با طرح مسئله فرد را در موقعیت قرار دهید. موقعیت هایی که هر روز در زندگی خانوادگی افراد پیش می آید و زوجین نسبت به آن واکنش احساس، فکری یا رفتاری نشان می دهند.

شما بهتر است به عنوان مثال به جای اینکه این سئوال کلی را بپرسید که نظرتان در مورد حجاب چیست؟ می توانید سئوالات جزئی زیر را بپرسید؟

  • آیا آقایان هم باید حجاب داشته باشند؟ اگر بلی چند تا مثال بزنید؟
  • آیا شما خانواده ای را دیده اید که به خاطر رعایت نکردن حجاب از طرف مرد گسسته شده است؟
  • آیا به نظر شما برای حجاب خانم حتما چادر ضروریست؟
  • آیا مانتو و مقنعه را حجاب می دانید؟
  • آیا روسری و لباس پوشیده مثل بلوز و شلوار حجاب هست؟
  • آیا یک آقا یا یک خانم پس از ازدواج می تواند یک ارتباط عاطفی با جنس مخالف داشته باشه ؟ سطح این ارتباط را مثال بزنید؟ حدودش چقدر است؟
  • آیا خنده ، شوخی، و سر به سر گذاشتن یک آقایی را که ازدواج کرده با خانمهای دوست و فامیل را قبول دارید، یا همین مورد را در مورد خانمها می پذیرید؟

و صدها سئوال از این دست که تمرکزشان بر جزئیات هست؟ یعنی مثالهایی که در زندگی های مختلف کم و بیش ممکن است پیش بیاید.

(این به شما بستگی دارد که سئوالهای را جزئی و با مثال و متناسب با حال و احوال خود طرح کنید)


۴) حال که در بند یک متوجه شدیم سئوال کلی نباشه و قابل انعطاف باشه و از پاسخ سئوالات قبلی در بیاید و در سئوال دوم هم جزئی سازی و شفاف سازی را گفتیم نوبت به این می رسد که این سئوالات جزئی و دقیق و عملیات را حول چه محورهایی تهیه کنیم.

بعضی از مهمترین محورها اینها هستند:

سئوالات در خصوص مسئولیت پذیری و انجام وظایف فرد

مثلا شغلش، تحصیلاتش، وظایف دوستی و خانوادگی که به گردن داشته و .....

یعنی ما نمی پرسیم آیا شما مسئولیت پذیرید یا نه ، ما سئوالات دقیقی را نسبت به زندگی قبلی فرد طرح می کنیم که در صددیم که آیا فرد مسئولیت پذیر بوده است یا نه ؟

مثلا:

شما در چه تاریخی سرباز شدید، کی به سربازی رفتید؟ آیا غیبت هم داشتید؟

آیا در انجام کارها در خانواده با پدر و مادرتان مشاجراتی داشتید، آیا آنها کارهایی را به زور از شما می خواستند؟ رفتار همکارنتان با شما چگونه است؟ ( معمولا افرادی که با خانواده و همکار و ...، دیگران مشاجره دارند و ناسازگارند کسانی هستند که نسبت به انجام وظایف و مسئولیت های خود کوتاهی می کنند)

سئوالتی در مورد ثبات فکری و احساسی فرد

مثلا:

با سئوالتی متوجه شوید که آیا او شغل عوض کرده است؟ رشته تحصیلی خود را جابجا کرده؟ آیا با دوستان هر چند وقت یکبار قطع رابطه می کند؟ آیا به تناسب سنش چه چیزی اندوخته ؟ مثلا یک آقای ۲۷ ساله چه میزان تحصیلات داره ، چه میزان سرمایه داره ، چه میزان تخصص داره و ....؟ چون این فرد حداقل ۷ سال از بهترین زمان جوانی را در اختیار داشته در ازای آن چه اندوخته است؟ ( این سئوال با سئوالات سنتی والدینی که فقط به داشته های فرد توجه دارند متفاوت هست، مثلا ممکن است این فرد ۷ سال کار کرده و سرمایه خود را خرج درمان پدر بیمارش کرده و اکنون هیچ ندارد ، ولی این فرد با ثبات هست. چون داشته هایش برای ما مهم نیست ، بلکه گذران عمرش و ثباتش در کار و زندگیش برای ما مهم هست)

ـ کسی که معلوم نیست جوانی خود را چه کرده ، نه تحصیلاتش مشخصه، نه سرمایه اش و نه هنر و تخصصش ، این نقطه منفی در ثبات اوست.

ـ همچنین سئوال از رابطه های عاطفی او به طور مشخص مهم هست. آیا او دوست پسر یا دختری داشته؟ چند تا؟ تا چه اندازه در این رابطه ها پیش رفته است؟ و....،

انعطاف پذیری

این بند هم بسیار مهم هست، ما باید با طرح سئوالاتی متوجه بشویم این فرد تا چه میزان خاصیت لاستیکی و کششی دارد و حاضر به انعطاف و تغییر در نظراتش هست.

به این سئوال توجه کنید:

اگر ما آماده شده ایم به یک مسافرت راس ساعت ۱۸ برویم، ناگهان تلفن زنگ می زند و یکی از اقوام که از شهرستان آمده اند، خواهان آدرس دقیق منزل ما هستند که به میهمانی ما بیایند، در این هنگام شما چه کار می کنید؟

نحوه پاسخگویی به این سئوال مهم هست نه خود جواب.

اگر فرد بگوید به آنها می گوییم برنامه مسافرت داریم و نمی توانیم در خدمت شما باشیم.( این نشانه عدم انعطاف هست)

اگر فرد بگوید به آنها می گوییم قدمتان روی چشم بفرمائید( این هم نشانه عدم انعطاف هست)

در حالیکه فرد منعطف به راههای دیگری به غیر از بلی یا خیر نیز توجه دارد. مثلا می گوید:

باید ببینم سفر ما چقدر اهمیت داره؟ آن فامیل کیست؟ ضرورت میهمانی او چیست؟ تاثیر رفتن به این سفر روی ما چقدر هست؟ و ....، یعنی بررسی همه جوانب و جوابی شبیه این:

به او می گوییم قصد سفر داریم، اما خیلی دوست داریم در خدمت شما باشیم ، لذا تا ساعت۱۸ که وقت حرکت ماست می توانیم در خدمتتون باشیم. یا اینکه ما می توانیم هفته آینده این سفر را برویم لذا خوشحال می شویم در خدمتتون باشیم.

( فراموش نکنید اینها مثال هستند، شما می توانید مسائل دیگری را طرح کنید ، حتی گذشته فرد هم نشان می دهد که او در برابر مشکلاتی که در حوزه شغلی ، تحصیلی و خانوادگی داشته هست تا چه اندازه انعطاف پذیر و سازگار بوده است)

نکته مهم اینست که از نشانه های عدم انعطاف پذیری، عدم رابطه صحیح فرد با خانواده ، دوستان، همکاران و ...هست. یعنی کسی که نتوانسته است نسبت به خواسته های خود در قبال والدینش انعطاف نشان دهد، حتما در برابر همسر هم دارای انعطاف نخواهد بود.

تقسیم وظایف و نقش زن و مرد

شما می توانید با مثالهایی کارهایی را که در خانواده هست را مطرح کنید و از طرفتون بخواهید بگوید چه کسی این کارها را باید انجام دهد. خرید، تصمیم گیری، کارهای منزل ، نگهداری بچه ، ادامه تحصیل، تفریحات و ....

مسائل اقتصادی خانواده

این بند هم باید با سئوالات ریز و جزئی همراه باشد. مثلا میزان خرجی که برای جشن عروسی در نظر دارید و نوع تالار آن را مشخص کنید؟ محل مسکونی چگونه است ، کجاست؟ مشترک هست ؟ شخصی هست؟ اجاره ای هست؟ موقعیت جغرافیایی آن ؟

درآمدهای زن و مرد چگونه در خانواده هزینه می شود؟ تصمیم گیرنده کیست؟

میزان استقلال یا وابستگی فرد

مثالهایی فرضی بزنید که مثلا شما دوست دارید در شهر دیگری زندگی کنید، نظر او را جویا شوید؟

سئوالهای فرضی مطرح کنید که مادر و پدر شما یا مادر و پدر وی توصیه ای به شما دارند، شما باید چگونه با آنها برخورد کنید.

یا سئوالهایی از این قبیل: فکر می کنید هر چند روز یکبار باید به خانواده هایمان یا اقوام خود سر بزنیم؟

یا سئوالهایی از این دست که آیا پس از ازدواج مسافرت یا تفریح یکی از همسران بدون طرف دیگر به همراه دوست را می پذیرید؟ چند بار در سال یا ماه؟

صفات شخصی و روانی

افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، وسواس، سوء ظن، زودرنجی، کج خلقی، تنهایی، ترس ها، سابقه های بستری و درمان و .... جزء مهمترین مسائلی هست که باید بررسی شود،( شاید بررسی این بند یکی از ضرورتهایی هست که دختر و پسر باید به روانشناس مراجعه کنند). اما اگر خودشان قصد بررسی داشتند باید نشانه های این اختلالا

ت را بشناسند، و با سئوال و دقت در نشانه ها و علائم این اختلالات پی به مشکل ببرند.

همچنین صفاتی مثل خسیس بودن( حسابگر)، ولخرج بودن( دست و دلباز)، بی خیال (اجتماعی بودن )، منزوی و بی علاقه به تفریح، (اهل تفکر و مطالعه بودن)، پیگیر بودن( سمج)، سهل انگار نبودن( سخت گیر نبودن)و ....، جزء مسائلی هست که می تواند با مثالهای عملیاتی پرسیده شود. فراموش نکنید در سئوالات باید معادل مثبت صفات را که در پرانتز قرار دادم بپرسید، چون ممکن است فرد موضع بگیرد. مثلا شما به فرد بگوئید شما بیشتر حسابگر هستید یا دست و دلباز ؟ تا فرد هر کدام را انتخاب کرد احساس بدی نداشته باشد.

مسائل اعتقادی و اخلاقی

این سئوالات را بر اساس آنچه خود هستید، باید طراحی کنید، اگر به مواردی اعتقاد ندارید، باید با طرح سئوالهای متناسب و ریز بررسی کنید که فرد مقابل در این زمینه در تعارض با شما نباشد مثل مسئله حجاب که توضیح دادم.

این سئوال را دقت کنید:

آیا وقتی ما در دورن و در دلمون خدا را قبول داریم و رفتار خوبی داریم ، حتما باید دقیقا نمازمان را هم سروقت بخوانیم، حالا اگر نخواندیم مشکلی پیش می آید؟

آیا آرایش خانم بیرون از منزل مشکلی ایجاد می کند؟

آیا شما هم با این موافقید که خانمها برای بیرون رفتن از منزل باید از شوهرانشان اجازه بگیرند؟

چه وقت می شود دروغ گفت؟ دروغ مصلحتی چیه؟ چند تا مثال از دروغهای مصلحتی؟

دوستان

اگر بتوانید از طریق سئوال یا تحقیق بر دوستان فرد احاطه پیدا کنید و مورد شناسایی قرار دهید ، مسائل زیادی در مورد همسر آینده خود متوجه خواهید شد.

سئوالاتی از این قبیل چند تا دوست صمیمی دارید؟ ( تعداد زیاد آن نشانه برونگرا بودن و تعداد کم آن نشاندهنده حساسیت ، زودرنج بودن و درونگرا بودن هست)

با کدام دوستت صمیمی هستید و او چه خصوصیت جالی داره؟( پیش بینی اینکه اگر بخواهی در آینده خیلی خوب در کنار آن طاقت بیاوری باید چنین باشی)

با کدام دوستت ارتباط کمتری داری ، یا خوشت نمی آید، چه صفاتی داره؟ ( مهم از این نظر که اگر چنین هستی، در زندگی با این فرد مشکل دار خواهی شد)

خانواده فرد

سئوالات دقیق از خصیصه های مختلف خانواده و تعلقات آنها ، تحصیلات، فرهنگ، شغل ، و فرزندان دیگر خانواده که ازدواج کرده اند و نحوه ارتباط عروسها و دامادههای آنها با خانواده و ...، هم به شناسایی شما نسبت به این خانواده بیشتر کمک می کند.

بیماریهای جسمی، معلولیت ها و .... در فرد و خانواده اشان

این مورد باید مستقیم سئوال شود. خیلی ها در جلسات شناسایی دروغ نمی گویند، اما ملزم به این نیست که همه چیز را بگویند. مثلا اگر بپرسی شمابیماری مزمن یا حادی داشته ای؟ جواب صحیح می دهند، اما اگر نپرسی ضرورتی برای توضیح این موارد در خود نمی بینند.

( البته اگر سلامتی جسمی همسر آینده اتان در تصمیم گیری اتان موثر هست)

برنامه تفریحات، سرگرمی و برنامه ها برای ارتباطات درون خانواده

شما باید متوجه بشوید همسر آینده شما، خانواده را فدای کار می کند، یا کار را فدای تفریحات و خوشگذارنی می کند یا ....

سئوال در مورد تفریحات قبلی او نیز به شما نموداری از روش او را ارائه می دهد.

و سئوالات زیادی در مورد هر یک از معیارهای ازدواج که به صورت عینی و دقیق و انعطاف پذیر و شفاف طرح شود را می توان مطرح کرد. هماطور که قبلا گفته بودم، باید مفاهیم تئوری و زیر بنایی معیارهای ازدواج را خوب بشناسید تا خوب بتوانید بر اساس آن نسبت به فرد مقابل خود شناسایی حاصل کنید، باز توصیه می کنم که مقالات بخش ازدواج سایت همدردی را به دقت مطالعه فرمائید، مخصوصا مقاله « اگر چنین هستید، صبر کنید ازدواج نکنید» این بار این مقاله را از دیدگاه دیگری بخوانید.

از این دیدگاه بخوانید که بر اساس بندهای آن سئوالات عینی در بیاورید و متوجه شوید ، آیا همسر شما زمان ازدواجش فرا رسیده است، یا فردی هست از نظر احساس و فکری کودک و از نظر سنی بالغ)

در خاتمه توصیه دیگری هم دارم

از آنجا که خیلی مسائل شناسایی در ازدواج مهم هستند، اگر بتوانید به همراه هم به مشاور خانواده مراجعه کنید، و نظر او را نیز بگیرید، کمک زیادی در تصمیم گیری به شما می شود.

مراجع:

كتاب كاربرد روانشناسي در زندگي و http://traumatic.blogfa.com

به دنبال کار!



کسی که میخواد استعفا بده باید به فکر کار بعدیش باشه. (کنفسیوس حکیم!)
این سایتها برای پیدا کردن کار مناسبه که توصیه میکنم یک رزومه خوب انگلیسی درست کنید و در این سایتها آپلود کنید. این سایتها تقریبا برای کل دنیا کار میکنند و مختص آمریکا نیستند.

Indeed job search



برای نوشتن یک رزومه خوب هم نکاتی رو در یک کلیپ اینجا گذاشتم یک سر بزنید.

استعفا دادم...




نمیدونم فیلم "رستگاری در شائوشنگ" رو دیده اید یا نه اگر ندیدید حتما ببینید که به نظر من یکی از زیباترین فیلم هاییست که تا بحال دیدم. قصدم تعریف داستانش نیست ولی...
توی این فیلم زندانیهایی هستند که حکم ابد دارند و 20 -30 ساله که در کنار هم زندگی میکنند. یکی از این محکومین که شاید 30 سال توی زندان بوده، مورد عفو قرار میگیره و آزاد میشه. اما، عجیبه که به جای خوشحالی از آزاد شدنش، کاملا ناخرسند به نظر میاد و اصلا از اینکه داره از زندان میره خوشحال نیست.
--------
امروز نامه استعفا از ایران خودرو رو نوشتم. یادم میاد اسفتد 77 بود که دانشجوی ترم دوم فوق لیسانس بودم که اومدم اینجا اول به صورت تقریبا مجانی و فی سبیل الله تا شهریور78 سر کار میرفتم. یادم میاد برای گرفتن جایزه " عالی نسب " انجمن مهندسان مکانیک دو سه روز مسافرت رفتم که بعد از برگشت مدیرم با من دعوا کرد که کجا بودی و کلی غرغر، که بهش گفتم آقای مهندس س.س. من اصلا استخدام نیستم و حقوق نمیگیرم! تازه یادشون اومد که باید استخدامم کنند.
از شهریور 78 تا مرداد 80 هم به صورت پاره وقت استخدام شدم و در مرداد 80 بعد از دوندگی بسیار برای اخذ معافیت سربازی و خطر اخراج از ایران خودرو ( به علت مشمول خدمت سربازی بودن)، به صورت تمام وقت مشغول شدم.
اما حالا در حالی نامه استعفا رو نوشتم که ...

در کناراتلاف وقت ها، بیکاری ها، کل کل های با بعضی مدیران و حرص خوردن های بی پایان از نحوه انجام شدن و نشدن پروژه ها و تغییر سیاست ها و کم بودن حقوق، دغدغه ارتقاء، درگیری ها با یکی دو نفر از همکاران محترم!، ناهار بد، دویدن های برای سرویس و ...

همکاران و دوستان خوب، تجربه کاری، مسافرت ها با آنها، خاطرات خوش، عیدی گرفتن های آخر سال، تعطیلات تابستانی، دلخوشی انجام دو سه تا پروژه خوب، عرق ریختن های برای کار، دو سه تا سفر خارجی، ساعت بعد از ناهار و گپهای دوستانه، چرت و پرت گفتن ها و خندیدن ها، بحث های سیاسی! و ... داشتم که خداحافظی رو سخت میکنه. چرا که همیشه سعی کردم خاطرات خوش رو زنده نگه دارم.

خلاصه اینکه فرستادن نامه استعفا و کلیک روی دکمه تایید برم سخت بود.
در مورد علت استعفا، و باز هم از ایران خودرو براتون مینویسم.

تا یادم نرفته بگم که اولا قصدم از تعریف اون فیلم مقایسه ایران خودرو با اون زندان نبود. دوم اینکه اون پیرمرده بعد از آزادی از زندان خودکشی کرد!! ولی هنرپیشه دیگر فیلم با شرایط مشابه عاقبت به خیر شد. (البته اون دلتنگ نبود!)

تا بعد.